به گزارش مسیر انرژی، میدان گازی پارس جنوبی از سال ۲۰۲۳، به نقطه شبنم وارد شده و با افت فشار مواجه است، لذا به سکوهای ۲۰ هزار تنی فشار افزا و کمپرسورهای قوی جهت استمرار تولید گاز نیاز دارد.
در روز ۲۹ مهرماه ۱۴۰۳ تفاهمنامه اجرایی ساخت سکوهای فشار افزای میدان پارس جنوبی بین شرکتهای مجتمع کشتیسازی و صنایع فراساحل ایران (ایزوایکو) و شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت (اویک) به امضا رسید.
این در حالیست که پیشتر در ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ قراردادهای مربوط به طرح فشار افزایی میدان مشترک گازی پارس جنوبی با ۴ پیمانکار فعال در توسعه میادین نفت و گاز کشور شامل شرکت های پتروپارس، اویک، مپنا و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء امضا شده بود، به گونه ای که کل طرح به چهار بخش تقسیم شده و هر بخش توسط یکی از این پیمانکاران اصلی اجرایی شود.
طبق اعلام وزارت نفت اجرای طرح فشار افزایی در مخزن پارس جنوبی به سرمایه گذاری ۲۰ میلیارد دلاری نیاز دارد و میزان افزایش برداشت گاز به ۹۰ تریلیون فوت مکعب و میعانات گازی به ۲ میلیارد بشکه خواهد رسید که حدود ۹۰۰ میلیارد دلار برای کشور درآمدزایی به همراه خواهد داشت.
در قرارداد فشار افزایی پارس جنوبی که بزرگترین قرارداد گازی تاریخ ایران است، مقرر شده که ۲۸ سکوی جدید ساخته و نصب شود که نیمی از این سکوها برای نصب توربوکمپرسورهای فشارافزا خواهد بود. درواقع هر سکو میتواند یک میلیارد فوت مکعب گاز را فشارافزایی کند. نکته مهم اینست که به جای سکوهای ۲۰ هزار تنی که در طرح اولیه مطرح بوده، قرار است از سکوهای ۷ هزار تنی استفاده شود و طبق ادعای شرکت ملی نفت پاسخگوی نیاز فشارافزایی پارس جنوبی بوده و متناسب با توان ساخت داخل وزن سکوها کاهش و تعداد آنها افزایش داده شده است!؟
نکته شایان توجه اینست که علیرغم اطلاع وزارت نفت از موضوع آغاز افت فشار در پارس جنوبی با توجه به گزارشهای خود این وزارتخانه و موسسات معتبر بین المللی، چرا پس از خروج توتال از توسعه فاز ۱۱ که قرار بود سکوهای فشار افزا را هم نصب کند، اقدام جدی برای مهار افت فشار انجام نشده است؟
در دولت سیزدهم با این موضوع به صورت شعاری عمل شد و حال در دولت چهاردهم باز تکرار امضای تفاهمنامه های قبلی و پر ابهام و پرتردید.
دلیل اصلی کاهش تولید گاز کشور پس از تکمیل فازهای طراحی شده در پارس جنوبی، افت فشار طبیعی میادین، رشد افسار گسیخته مصرف داخلی گاز و برق، قیمتهای یارانهای گاز و برق، جایگزینی سوختهای مایع با گاز طبیعی و توسعه مجتمعهای پتروشیمی و دیگر صنایع انرژیبر است.
لذا پرواضح است که با انفعال موجود و استمرار افت فشار، حتی امکان انتقال گاز از سکو به پالایشگاه خشکی امکانپذیر نخواهد بود و حتی ممکن است به توقف تولید مجتمعهای پتروشیمی با خوراک متان در عسلویه منجر شود.
در حالی که قطعی گاز در ماههای سرد سال و قطعی برق در تابستان به صنایع کشور آسیب وارد می کند، استمرار افت فشار و در نتیجه عقب ماندن از برنامه اعلامی تولیدی و در کنار آن عدم توسعه منابع جایگزین تولید برق که باعث شده ۸۰ درصد برق کشور از نیروگاههای گازی باشد. مضافا ایران هم اکنون تبدیل به واردکننده گاز شده و ادامه مسیر افت فشار و کاهش تولید گاز، می تواند یک عامل اصلی بحران و تنش بین استانهای کشور همچون منابع آبی در آینده نزدیک باشد.
در مجموع باید گفت که سه روش برای مهار افت فشار میدان گازی پارس جنوبی متصور است که در هر سه مورد به دلیل تحریمها و بحث تامین مالی فناوری با چالش جدی و اساسی مواجهیم.
1- توقف نفوذ آب: با افزایش عمر میدانهای گازی، آب سفرههای زیرزمینی به چاه گاز نفوذ کرده و مسیر گاز را مسدود میکند. در چنین مواردی، باید با استفاده از دکلهای دریایی، تعمیراتی در درون چاه برای جلوگیری از ورود آب، انجام شود. ایران، دکلهای تعمیراتی فراساحلی زیادی ندارد. شرکتهای بزرگ دارای این تکنولوژی (شلومبرگر، هالیبرتون، بیکر هیوز و ودرفورد) به دلیل تحریمهای آمریکا، ایران را ترک کردهاند. بنابراین، ایران فناوری موثر برای جلوگیری ورود آب به چاهها را در اختیار ندارد.
2- حفر چاههای جدید: حفر چاههای جدید در نقاط دیگر ذخیره گاز (شروع فازهای جدید) است. اما به دلیل عدم سرمایهگذاری مستقیم خارجی و تحریمها، فاز جدیدی در پارس جنوبی در دست احداث نیست. شرکت فرانسوی توتال که قرار بود فاز ۱۱ پارس جنوبی را توسعه دهد، از این پروژه انصراف داد. همچنین، حفاری چاه در محدوده فازهای موجود، به دلیل کمبود بودجه و کمبود دکلهای حفاری، پیشرفت قابل توجهی نداشته است.
3- نصب تاسیسات فشرده سازی گاز؛ موثرترین راه برای حفظ سطح تولید گاز در میادین گاز قدیمی، نصب تاسیسات فشرده سازی گاز است. پارس جنوبی، بخشی از یک میدان بزرگ مشترک با قطر به نام «گنبد شمالی» است. قطر هم اکنون پروژههای فشردهسازی گاز را برای حفظ سطح تولید «گنبد شمالی» و افزایش بازیافت گاز را آغاز کرده است. باید توجه داشت که از این پس افت فشار در پارس جنوبی به دلیل رقابت قطر در برداشت هر چه بیشتر است. پارس جنوبی، در حال از دست دادن فشار است و نیاز مبرمی به تراکم گاز دارد. بر اساس محاسبات، ایران برای حفظ فشار مخزن و در نتیجه بازیافت بیشتر گاز در میدان گازی پارس جنوبی، به دست کم ۴۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز دارد. این پروژه بدون سرمایهگذاری مستقیم خارجی غیرممکن است. حتی اگر ایران این بودجه را داشته باشد، تنها تعداد انگشتشماری از این شرکتها، کمپرسورهای عظیم گازی تولید میکنند و تولیدات آنها مشمول تحریمهای آمریکا است. همچنین، نصب سکوها و تاسیسات فشردهسازی گاز در دریا حدود ۴ سال به طول میانجامد. بنابراین حتی اگر ایران پروژه ها را امروز شروع کند، تا ۴ سال مزایایی نخواهد داشت.
تحریمها و مدیرت ناکارآمد ساختاری در سرمایه گذاری در توسعه میدان گازی پارس جنوبی چنان ضربه ای به صنعت نفت و گاز کشور که موتور توسعه کشور است وارد آورده که نه تنها خود این صنعت را با محدودیت در صادرات گاز متاثر کرده، بلکه صنایع پایین دستی و وابسته که ارز آور هستند را هم با مشکل مواجه کرده است. در این میان علاوه بر شدیدتر شدن قطعی گاز در فصل سرما و قطعی برق در تابستان، بحث تولید بنزین به عنوان یک فرآورده حیاتی با توجه به اینکه خوراک پالایشگاه ستاره خلیج فارس از میعانات گازی پارس جنوبی است، امنیت سوختی کشور را بیش از پیش تهدید می کند. لذا پنجره فرصت همیشه برای صنعت نفت و گاز کشور باز نخواهد ماند.