به گزارش مسیر انرژی به نقل از تجارت نیوز، بحران گاز در فصول سرد سال هر ساله نمایان میشود. در این زمان، مصرف گاز افزایش مییابد و مسئولان برای مقابله با این بحران، به سیاستهایی مانند قطعی گاز، تشویق به صرفهجویی یا جایگزینی انرژیهای دیگر متوسل میشوند.
نکته حائز اهمیت این است که تغییرات فصلی و کاهش دما در ایران نه تنها یک رویداد پیشبینیشده، بلکه یک روند منطقی و قابل پیشبینی است که مسئولان باید سالها قبل به فکر راهکارهای عملی برای آن میافتادند. بهویژه که بیشتر سیستمهای گرمایشی در ایران از گاز طبیعی بهره میبرند و این مسئله باعث افزایش مصرف آن میشود.
برنامهریزی پیشگیرانه ضروری است
در کشورهای مختلف، برنامهریزی برای مقابله با بحرانهای فصلی مصرف گاز به طور منظم صورت میگیرد. اما در ایران، مسئولان معمولاً در زمان بحران، به فکر پیدا کردن راهحلهای مقطعی و کوتاهمدت میافتند. این در حالی است که تابع تقاضای گاز بهویژه در فصلهای سرد، قابل پیشبینی و مدلسازی است.
واکنش کشورهای اروپایی
برای مدیریت بحرانهای فصلی، کشورهای اروپایی تدابیر متعددی اتخاذ کردهاند. تقویت ذخایر گاز طبیعی یکی از این تدابیر است که معمولاً در مخازن زیرزمینی ذخیره میشود. همچنین، اتحادیه اروپا از کشورهای عضو خود خواسته است تا ذخایر گاز خود را قبل از شروع فصل سرما تکمیل کنند.
تنوع منابع تامین گاز نیز یکی دیگر از تدابیر کشورهای اروپایی است. کشورهای مختلف به واردات گاز طبیعی مایع (LNG) از کشورهای دیگر مانند آذربایجان، نروژ و شمال آفریقا توجه کردهاند. علاوه بر این، گسترش شبکههای انتقال گاز میان کشورهای اروپایی نیز به این کشورها کمک میکند تا در زمانهای اوج تقاضا، گاز را از کشورهایی که دارای مازاد گاز هستند وارد کنند.
مدیریت تقاضا با ابزارهای مالی و یارانه
کشورهای اروپایی برای مدیریت تقاضای فصلی گاز از ابزارهایی مانند مالیات و یارانهها استفاده میکنند. بهویژه در زمان بحران، دولتها ممکن است با تنظیم قیمتها یا اعمال مالیات ذخیرهسازی، از افزایش قیمتها جلوگیری کنند. بهعنوان مثال، در سال ۲۰۲۲، آلمان برای مقابله با بحران گاز، مجبور به خرید گاز با قیمتهای بالا از بازار جهانی شد و برای جبران بخشی از این هزینهها، مالیات ذخیرهسازی معرفی کرد.
چالشهای پیشبینی ناپذیر
با این حال، برخی از عوامل در تابع تقاضای گاز پیشبینیپذیر نیستند. برای مثال، جنگ روسیه و اوکراین بهطور ناگهانی منجر به کاهش عرضه انرژی در اروپا شد. اما کشورهای اروپایی با بهکارگیری تدابیر مختلف توانستند بحران را کنترل کنند. در ایران، متغیرهایی مانند تغییرات دما که قابل پیشبینی هستند، بهطور منظم نادیده گرفته میشوند.
در ایران، مسئولان پس از وقوع بحران به فکر اقدامات جبرانی میافتند، در حالی که با پیشبینی تغییرات فصلی و انجام تدابیر مناسب، میتوان از بروز بحرانهای مشابه جلوگیری کرد.
نتیجهگیری
در شرایط فعلی، با توجه به پیشبینیپذیر بودن افزایش مصرف گاز در فصول سرد، مسئولان باید از مدتها قبل به فکر پر کردن ذخایر سوخت نیروگاهها و فراهم کردن شرایط لازم برای عرضه بهموقع گاز باشند. متاسفانه، در سال جاری بیش از ۶۰ درصد ذخایر نیروگاهی کشور خالی است. این نکته نشان میدهد که بحران گاز در ایران بهطور مکرر به تعویق افتاده و صرفاً با راهحلهای موقتی برطرف میشود، در حالی که راهکارهای بلندمدت نیازمند توجه جدی به پیشبینیها و برنامهریزی دقیق است.