به گزارش مسیر انرژی، حادثه دلخراش نشت گاز در پالایشگاه شیراز که منجر به جان باختن سه تن از کارکنان و مصدومیت تعدادی دیگر شد، بار دیگر زنگ خطر را برای ایمنی در صنایع حیاتی کشور به صدا درآورد. در پی این فاجعه، سیل پیامهای تسلیت از سوی مدیران ارشد صنعت نفت و پتروشیمی روانه شد.
واکنش مدیران صنایع به حادثه پالایشگاه شیراز
در پی بروز این حادثه تلخ، محمدصادق عظیمیفر، مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران، با ابراز تأسف، درگذشت همکاران را تسلیت گفت و بر لزوم رسیدگی فوری به مصدومان و بررسی دقیق ابعاد حادثه تاکید کرد. مهندس سید مجید هدایت، مدیرعامل گروه سرمایهگذاری غدیر، نیز با صدور پیامی، ضمن تسلیت به خانوادههای داغدار، از تشکیل کمیتهای تخصصی برای بررسی ابعاد حادثه خبر داد.
دکتر پیمان شاهاویسی، مدیرعامل شرکت صنایع پتروشیمی مسجدسلیمان، این حادثه را “غمی سنگین بر جان و دل خانواده بزرگ صنعت نفت و پتروشیمی ایران” خواند و سید نوراله میراشرفی، مدیرعامل پتروشیمی تبریز، با ابراز همدردی، برای درگذشتگان رحمت الهی و برای مجروحان شفای عاجل مسئلت کرد.
غلامرضا باقری دیزج مدیرعامل و نایب رئیس هیئت مدیره شرکت پالایش نفت اصفهان و مهندس سید جعفرهاشمی مدیرعامل نفت و گاز پارسیان نیز پیام های تسلیتی صادر نمودند و برای هرگونه همکاری اعلام آمادگی کردند.
این پیامهای تسلیت، اگرچه نشان از همدردی و تأثر مدیران ارشد دارد اما نمیتواند پاسخگوی سوالات باشد. سوالات بیشماری که در ذهن افکار عمومی و خانوادههای داغدار وجود دارد. آیا صرف ابراز همدردی و تشکیل کمیتههای بررسی، میتواند از تکرار چنین حوادثی جلوگیری کند؟
سهلانگاریهای مرگبار: چه کسی پاسخگوست؟
در حالی که مدیران در پیامهای خود بر لزوم بررسی دقیق ابعاد حادثه تاکید میکنند، این سوال مطرح میشود که چرا پیش از وقوع این فاجعه، اقدامات پیشگیرانه کافی انجام نشده بود؟ چرا سیستمهای ایمنی در پالایشگاه شیراز، نتوانستند از نشت گاز جلوگیری کنند؟ آیا آموزشهای لازم به کارکنان داده شده بود؟ آیا تجهیزات ایمنی به روز و کارآمد در اختیار کارکنان قرار داشت؟
سعید نظری، سرپرست فرمانداری زرقان از تشکیل پرونده قضایی در خصوص این حادثه خبر داد. وی اعلام کرد که علت نشت گاز H2S در پالایشگاه شیراز نیازمند بررسیهای فنی و کارشناسی است. او در ادامه افزود که این بررسیها نباید صرفاً به یافتن مقصران محدود شود و باید ریشههای آن را در ساختارها و رویههای مدیریتی جستجو کرد.
حادثه پالایشگاه شیراز نباید به فراموشی سپرده شود. باید از این فاجعه درس گرفت و با عزمی راسخ برای ارتقای ایمنی در تمامی صنایع کشور تلاش کرد. متاسفانه، این تنها حادثه از این دست نبوده است. در سال ۱۴۰۱ نیز، حادثهای مشابه در پتروشیمی عسلویه رخ داد که منجر به فوت جانسوز جوانی ۳۵ ساله به نام محمد صادقی شد. یادآوری این وقایع تلخ، ضرورت توجه جدیتر به ایمنی و استانداردهای کار را دوچندان میکند.
در حقیقت، شفافیت در بررسیهای فنی و قضایی و انتشار نتایج آن برای افکار عمومی ضروری است. همچنین، افرادی که در این حادثه سهلانگاری کردهاند، باید به اشد مجازات برسند.
همچنین با سرمایهگذاری در تجهیزات ایمنی و آموزش کارکنان، از وقوع حوادث مشابه جلوگیری شود. مدیرانی که در حوزه مسئولیت خود، نتوانستهاند ایمنی را تامین کنند، باید پاسخگو باشند. در پایان، ضمن عرض تسلیت مجدد به خانوادههای داغدار و آرزوی شفای عاجل برای مصدومان، امیدواریم که این حادثه تلخ، آغازی برای تحولی اساسی در نگرش به ایمنی و سلامت کارکنان باشد.