به گزارش مسیر انرژی، جمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) در جلسه اخیر خود در ترینیداد و توباگو مروری کلی از تحولات پیچیده بازار جهانی گاز طبیعی مایع (LNG) را ارائه کرد.
محمد همل، دبیرکل GECF، معتقد است که عرضه LNG تا سال۲۰۲۶ با کمبود همراه خواهد بود و رشد فزاینده تقاضا تا سال۲۰۵۰ به ۲۲درصد خواهد رسید و شکاف بین تقاضا و عرضه بیشتر خواهد شد.
GECF چالشهایی را برای همگامی با تقاضای فزاینده LNG پیشبینی کرده و انتظار دارد این عدمتعادل بین عرضه و تقاضا حداقل تا سال۲۰۲۶ ادامه داشتهباشد. GECF، ائتلافی از کشورهای عمده صادرکننده گاز طبیعی مانند قطر، روسیه و ترینیداد و توباگو است که مجموعا سهم قابلتوجهی از تولید گاز جهان را در اختیار داشته و بیش از دوسوم گاز دنیا را تولید و عرضه میکند. این رقم نقشی محوری به این مجمع داده و حاکی از آن است که اثر این سازمان در شکلدادن به پویایی انرژی در جهان غیرقابلانکار است. GECF در گزارش سالانه خود که سالگذشته منتشر شد، بر چالشهای چندوجهی ناشی از قیمتهای بیسابقه و بیثبات گاز در اروپا و آسیا تاکید داشت.
این گزارش تغییر قابلتوجهی را در اولویتها نشان میدهد، زیرا نگرانیهای امنیت انرژی، جایگزین اهداف کاهش تغییرات آب و هوا شدهاست. در این گزارش آمدهاست که سیاستگذاران مجبور خواهند شد در مواجهه با این چالشهای طولانیمدت، تامین نیازهای فوری انرژی کشور خود را در اولویت قرار دهند. در کنفرانس اخیر، اوکسانا دمبیتسکا، معاون ارشد دپارتمان گاز در BP، با ابراز نگرانی در مورد قیمتهای LNG، از لایه جدیدی از پیچیدگیهای قیمت در بازار گاز پرده برداشت. از نظر وی افزایش قیمتها، بهویژه پس از تهاجم روسیه به اوکراین که باعث افزایش هفت برابری قیمت LNG شده، در تخریب تقاضا، تاثیر مستقیمی داشتهاست.
مقصد اصلی محمولههای LNG
بهرغم این چالشها، BP چشمانداز مثبتی از آینده بازار ارائه داد و بر اهمیت اروپا بهعنوان مقصد اصلی محمولههایLNG در دو دههآینده تایید کرد. دمبیتسکا بر عامل زیربنایی قراردادهای عرضه در حال انجام تاکید کرد. کنار هم قراردادن چشمانداز خوشبینانه GECF در مورد افزایش تقاضا با یادداشتهای احتیاطی BP در مورد قیمتهای بالای LNG، تاثیر متقابل پیچیده رویدادهای ژئوپلیتیک، تحولات بازار و ملاحظات زیستمحیطی را بهوضوح مشخص کرد. همانطور که ذینفعان به فکر منافع خود هستند، صنعت انرژی برای تغییرات مداوم در عرضه و تقاضا، با تاکید اساسی بر دستیابی به تعادل ظریف بین دوام اقتصادی و پایداری زیستمحیطی، در حال حرکت است. بهنظر میرسد که قرار است چشمانداز جهانی LNG، با استراتژیهای مقابله با چالشها و فرصتهای پیشرو، تکامل یابد.
واردات گاز طبیعی مایع روسیه
تین وندر استراتن، وزیر انرژی بلژیک، روز سهشنبه ۲۳ ژانویه اشاره کرد که مشخص نیست کشورهای اسکاندیناوی از جمله بلژیک از قانون آتی اتحادیه اروپا برای جلوگیری از واردات گاز طبیعی مایع روسیه (LNG) استفاده کنند یا خیر. قانون بازار گاز اتحادیه اروپا که در سالگذشته موردتوافق قرارگرفت، به کشورهای عضو اجازه میدهد تا دریافت گاز روسیه از جمله LNG را متوقف کنند، با این حال وندر استراتن نسبت به تمایل و توان بلژیک برای اجرای موثر این گزینه ابراز تردید کرد. در جلسه کمیته انرژی پارلمان اتحادیه اروپا، وندر استراتن به چالشهایی در برخورد با قراردادهای خاص امضاشده قبل از درگیری در اوکراین اشاره کرد. بلژیک که سومین واردکننده بزرگ الانجی روسیه در اتحادیه اروپا در ژانویه تا سپتامبر ۲۰۲۳ بود، در رسیدگی به این توافقنامههایی که قبل از تهاجم روسیه امضا شدهبودند، با پیچیدگیهایی مواجه است.
ون در استراتن تاکید کرد که هرگونه تصمیم برای محدودکردن LNG روسیه بر اساس قوانین اتحادیه اروپا مستلزم مشورت با کشورهای همسایه است و بلژیک نمیتواند بهصورت یکجانبه تصمیمی اتخاذ کند. تصویب نهایی قوانین بازار گاز اتحادیه اروپا که معمولا رسمی است، هنوز قطعی نشدهاست. اتحادیه اروپا متشکل از ۲۷ کشور متعهد به کاهش وابستگی به گاز روسیه پس از حمله به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ است، درحالیکه واردات گاز اروپا از روسیه از طریق خط لوله بهطور قابلتوجهی کاهش یافته، واردات LNG چندان تحتتاثیر قرار نگرفتهاست. گاز و LNG روسیه در حالحاضر مشمول تحریمهای اتحادیه اروپا نیستند، هرچند اتحادیه اروپا واردات نفتخام و فرآوردههای نفتی از طریق دریا از روسیه را ممنوع کردهاست.
جهش۵۰درصدی تولید
برآوردها حاکی از آن است که تولید جهانی LNG در دههآینده جهش۵۰درصدی را تجربه خواهد کرد. این رشد عمدتا ریشه در این تفکر دارد که این نوع سوخت مناسبترین گزینه برای دوره گذر از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر است. ایالاتمتحده و قطر و احتمالا روسیه بههمراه برخی تولیدکنندگان سطح متوسط از جمله موزامبیک پرچمداری افزایش تولید الانجی را بر عهده خواهند داشت، با این حالاین ماجرا به اینجا ختم نمیشود. بسیاری از کشورها مانند مالزی، اندونزی، نیجریه، ترینیداد، الجزایر و مصر به دلیل کمبود گاز طبیعی امکان افزایش تولید LNG را ندارند. این کشورها با مسائلی مانند کاهش ذخایر گاز طبیعی، نداشتن پول کافی برای حفاری بیشتر، تجهیزات قدیمی، مشکلات خطوط لوله و انتخاب استفاده بیشتر از گاز در داخل کشور بهجای صادرات آن، دستوپنجه نرم میکنند. این وضعیت بیش از ۱۰سال است که ادامه دارد و این کشورها اکنون به این فکر میکنند که چگونه از تاسیسات تولید LNG خود بهره بهتری ببرند وگاز بیشتری را به بازارهای جهانی ارسال کنند. برای مقابله با این چالشها، برخی از کشورها به فکر واردات گاز از همسایگان خود هستند.
دسترسی به فناوری LNG
در دههگذشته در سطح دنیا تنها ۲۳کشور به فناوری LNG دسترسی داشتند. پایانههای وارداتی پرهزینه که ساخت آنها سالها به طول میانجامید و همچنین وجود قراردادهای انعطافناپذیر درباره تامین گاز موجب کاهش تمایل کشورها به حضور در این بخش میشد. از سویی نگرانی درباره خطرات ژئوپلیتیکی و وابستگی به LNG رشد تقاضا را از واردکنندگان فعلی متوقف میکند، حتی اگر گزینههای دیگری در دسترس مصرفکنندگان وجود نداشتهباشد، اما بازار امروز بسیار متفاوتتر نسبت به گذشته است. در سال۲۰۱۹ تعداد کشورهای واردکننده LNG به ۴۳کشور رسید. رقابت بین تامینکنندگان و افزایش نقدینگی در بازارهای معاملاتی فضای بیشتری را برای تامین نیازهای طولانیمدت خریداران ایجاد میکند. توسعه فناوری ذخیره و شناورسازی مجدد (FSRU) به این معنی است که ظرفیت تامین LNG میتواند بهسرعت در تغییرات عرضه و تقاضا گاز در بخش محلی واکنش نشان دهد.
رشد سریع تقاضا در آسیا
با محدودشدن قیمت گاز و مزایای استفاده از گازطبیعی نسبت به زغالسنگ تمایل به استفاده از گاز بهویژه در بازارهای آسیایی بهشدت افزایش یافتهاست.آسیا بزرگترین منطقه مصرفکننده انرژی در جهان است و همچنین بیشترین وابستگی به زغالسنگ را دارد. زغالسنگ ۴۷درصد از مصرف انرژی آسیا را تامین میکند. برای مقایسه، بالاترین میزان مصرف دنیا پس از آسیا متعلق به آفریقا است که ۲۳درصد از مصرف انرژی خود را از این طریق تامین میکند. در همین حال گازطبیعی فقط ۱۲درصد نیاز انرژی آسیا را تامین میکند که این رقم در جهان بیش از ۲۰درصد است.
افزایش سهم آسیا از مصرف انرژی گاز به ۲۰درصد در آینده معادل بیش از ۴۰۰میلیون تن LNG به تقاضای سالانه گاز اضافه میکند و حجم و اندازه بازار LNG را بیش از دوبرابر میکند، با این حال تغییر از زغالسنگ به گاز درباره تولید برق در بسیاری از کشورهای آسیایی پروژهای زمانبر است. از سوی دیگر علاوه بر تولید برق، گاز میتواند جایگزین نفت در بخش حملونقل نیز شود. در چین، بخش حملونقل بیش از ۱۰درصد تقاضای گاز این کشور را تشکیل میدهد کهعددی بالا محسوب میشود. اگر بقیه کشورهای آسیایی به اندازه چین از گازطبیعی در حملونقل استفاده کنند، تقاضای سالانه گاز معادل ۴۰میلیون تن LNG افزایش خواهدیافت.