یاد مهندس بیگی و مردان پتروشیمی که در گرماگرم پروژه‌ها جان می‌دهند

شصت سال از تأسیس اولین پتروشیمی در ایران می‌گذرد؛ صنعتی که با فراز و فرودهای زیادی روبرو بوده و هست. این پستی و بلندی‌های روزگار هرچند باعث پیری زودرس این صنعت شده، اما به کوهی از تجربه تبدیلش کرده است.

به گزارش مسیر انرژی به نقل از فراز انرژی، پیر شدن در صنعت پتروشیمی نه تنها به معنای سال‌های کاری است، بلکه نمادی از سختی‌های غیرقابل وصف و تلاش‌های بی‌وقفه است. مردان این صنعت زودتر از دیگران پیر می‌شوند؛ آن‌ها به مانند ققنوس در آتش خود می‌سوزند و از خاکسترشان نسل جدیدی از مهندسین جوان متولد می‌شود. این نسل نیز همانند پیشینیان خود، دوران جوانی و میانسالی را در پروژه‌های سخت و پرچالش می‌گذرانند و در گرمای کوره‌ها مانند پروانه‌هایی بر گرد شمع می‌سوزند.

در دل لوله‌ها و کمپرسورها گم می‌شوند و در حالی که در غیابشان فرزندانشان بزرگ می‌شوند و همسرانشان نیز همچون خودشان در مسیر سختی و تلاش زندگی پیر می‌شوند. وقتی به خود می‌آیند، درمی‌یابند که زمان از دست رفته است و چه زود دیر شده است!

یاد مهندس بیگی می‌افتم که پس از روزهای پرمشغله پروژه‌های پتروشیمی، اسیر بی‌رحمی‌های کرونا شد و غریبانه به سفر رفت. یادش در دل پتروشیمی‌های اراک، مرجان، جم و الفین ایلام جاودانه است و هنوز گاهی دل‌ها برایش تنگ می‌شود.

همچنین دل من برای مدیران پتروشیمی می‌سوزد. آن‌ها فقط کار کردن را بلدند و نه لابی‌گری‌های سیاسی و… دیوارشان کوتاه است و هیچ وظیفه‌ای جز جان کندن در صنعت ندارند. آن‌ها در اعماق سایت‌های صنعتی گم می‌شوند و گاهی پس از بازگشت به خانه متهم می‌شوند که چرا گوشی فلان سیاستمدار را برنداشته‌اند.

تعصب و غیرتشان در اعماق جانشان موج می‌زند و بخار غیرتشان همچون بخار یوتیلیتی در صنعت می‌جوشد. آن‌ها نه از آدم‌های بی‌احساس هزاره‌ی سوم، بلکه از بویلرها یاد گرفته‌اند که چگونه در محافل سرد گرما بیاورند.

موسیقی مورد علاقه‌شان همان نرمال کار کردن کمپرسورهاست؛ زمانی که فشار و انرژی کمپرسورها نرمال باشد، حالشان خوب است و در غیر این صورت همه چیز به هم می‌ریزد.

آری، آن‌ها زود پیر می‌شوند. برای یک رفت و برگشت گاز از سیلندر تا پیستون باید هزار توی سازمان‌ها و ادارات را طی کنند. و برای رفع هر مانعی باید این مسیر طولانی را از نو بپیمایند.

اما این تنها بخش ساده ماجراست. پس از بیرون آمدن از سایت، خستگی از سر و رویشان می‌بارد. در عین حال، فشارهای غیرصنعتی و برون‌سازمانی هم کمتر از فشارهای درون‌سازمانی نیست. گاهی فشارهایی که حتی راکتورهای پتروشیمی هم تاب تحمل آن‌ها را ندارند.

آنان بر مبلمان‌هایی که از محصولات پتروشیمی ساخته شده است، استراحت می‌کنند و در ساختمان‌هایی که عایق حرارتی‌شان از بوتان و متانول است، زندگی می‌کنند. در اوج این منطق، این فشارها بر جان و دیوار کوتاه پتروشیمی می‌تازد.

دردناک‌تر این که گاهی کسانی از پشت خنجر می‌زنند که خود از سفره‌ی پتروشیمی ارتزاق می‌کنند و بدون هیچ‌گونه تقدیر و تشکری، از آن انتقاد می‌کنند.

اما در نهایت، مردان پتروشیمی همچنان با بی‌باکی و فارغ از نامهربانی‌ها، مسیر خود را به سوی فردایی بهتر ادامه می‌دهند و در پی فتح قله‌های سربلندی ایران هستند.

پاینده باد ایران و روز صنعت پتروشیمی مبارک باد!

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://energypath.ir/?p=21550

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

پتروشیمی