به گزارش مسیر انرژی، طی روزهای گذشته، خبرگزاری رویترز گزارش داد که ایران با وجود تحریمها مقاصد و مشتریان جدیدی برای نفت خود پیدا کرده است. بنا بر این گزارش، با وجود تداوم تحریمها علیه ایران، تهران مقاصد و مشتریان جدیدی برای محمولههای کوچکی از نفت خام خود مانند بنگلادش و عمان پیدا کرده است.
در ادامه گزارش آمده است که ایران در صادرات نفت خود در بازه سه ماهه مارس تا مه سال جاری میلادی (۲۰۲۴) به بالاترین رقم صادرات در مقایسه با بازههای زمانی مشابه از سال ۲۰۱۸ دست یافته و در فروش نفت خود رکورد جدیدی به ثبت رسانده است.
فرصتهای جدید، بازارهای نوین
ایران یکی از کشورهایی است که تحت ظالمانهترین تحریمها از سوی کشورهای جهان قرار داد. اما به گزارش اندیتیوی، محدودیتهای اعمالشده توسط ایالات متحده تا حد زیادی در ممانعت از صادرات نفت ایران، که یکی از ستونهای اصلی اقتصاد تهران محسوب میشود، شکست خورده است.
بنا به گزارش مذکور، تحریمهای ایالات متحده، دسترسی ایران را به بسیاری از مشتریان سنتی خود محدود کرده است. اما این مسئله مزیتهایی نیز داشته و سبب شده که تهران مجبور شود که خریداران جدیدی پیدا کند، البته فروش تحفیفی نفت از سوی تهران نیز به گزارش این رسانه در این مسئله بیتاثیر نیست.
تحلیلگران میگویند که تمایل چین برای خرید مقادیر بیسابقه نفت ایران، تسلط تهران بر تاکتیکهای دور زدن تحریمها و بیمیلی واشنگتن و متحدانش از جمله اعضای اتحادیه اروپا برای اعمال تحریمهای سختگیرانهتر، اقدامات کاخ سفید علیه صادرات انرژی ایران را ناکارآمد کرده است.
لغو تحریمهای ایالات متحده به عنوان بخشی از توافق هستهای ۲۰۱۵ با قدرت های جهانی به ایران اجازه داد تا نفت خود را به مشتریان اروپا و آسیای شرقی بفروشد. در این راستا، صادرات نفت در سال ۲۰۱۸ به اوج خود رسید. اما پس از آن که «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری وقت آمریکا در اواخر همان سال از توافق هستهای کنارهگیری کرد، صادرات به شدت کاهش یافت.
نقش چندجانبهگرایی در کاهش اثر تحریمی
بنا به گزارشها، رشد تقاضا برای نفت ایران در چین کلید افزایش فروش نفت ایران طی سالهای اخیر بوده است. دادههای ردیابی کشتی جمعآوریشده توسط آرگوس نشان میدهد که صادرات نفت ایران در حال حاضر ۱.۵ میلیون بشکه در روز است که حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد آن به چین میرود. «متیو زیمل»، استاد اقتصاد کاربردی در دانشگاه جان هاپکینز میگوید: «حتی با در نظر گرفتن تخفیفهایی که تهران اعمال میکند، فروش نفت ایران بسیار سودآور و پایدار است. دلیل آن این است که هزینه نهایی تولید در ایران تقریباً ۱۵ دلار یا کمتر در هر بشکه است.»
از سوی دیگر، «گریس بروکوماوویچ»، تحلیلگر انرژی معتقد است که تحریمهای ایالات متحده زمانی در مسدود کردن صادرات نفت به چین مؤثر بود، اما دیگر اینطور نیست و طرفین معامله نشان دادهاند که روشهای مخصوص به خود را برای کنار زدن این محدودیتها پیدا کردهاند. وی افزود: ««قدمت رو به رشد چین به عنوان یک قدرت جدید جهانی به این کشور آزادی بیشتری برای سرپیچی از تحریمهای ایالات متحده میدهد.»
از سوی دیگر، حتی اگر چین را نیز از معادله کنار بگذاریم، میتوان گفت که ادامه فشار تحریمی بلاشک سبب میشود که تهران روشهای مدونی برای دور زدن آنها پیدا کند. همچنین نابسامانی در بازارهای انرژی پس از جنگ اوکراین و همچنین تنشهای فعلی در پی جنگ غزه و بیاعتمادی روزافزون به نهادهای غربی سبب شده که برخی کشورها از دنبالهروی فرمانهای واشنگتن خودداری کرده و مسیر خود را پیش بگیرند. این در حالی است که باید در عین حال این نکته را نیز مد نظر قرار داد که دستکم تا مشخص شدن نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که بناست در ماه نوامبر برگزار شود، نمیتوان نسبت به ادماه سیاست فعلی از سوی دولت آمریکا اطمینان حاصل کرد و همچنین این امر میتواند در سیاستهای خریداران بالقوه نفت ایران از جمله چین تاثیر بگذارد.
اهمیت چندجانبهگرایی در اینجاست که اهمیت خود را نشان میدهد. پیشبرد سیاستهای اقتصادی کلان در صورتی ممکن میشود که یک کشور سیاست اتکا یا انکار را کنار گذاشته و در راستای گسترش بازورهای اقتصادی خود در سراسر جهان پیش برود. ایران به عنوان عضو جدید گروه بریکس کمپین بلندپروازانهای را برای مقابله با نفوذ آمریکا بر بازارهای جهانی و کاهش تأثیر تحریمهای آمریکا بر اقتصاد خود به پیش میبرد.
ژئوپولتیک جدید؛ سدی علیه تحریم
بنا به گزارش روزنامه داون، ژئوپلیتیک انرژی در معرض برخی تغییرات عمده است. رهبران برخی کشورهای کلیدی جهان از جمله آمریکا در شرف تغییرند و سیاستهای اروپا ممکن است با انتخابات اخیر پارلمانی در این اتحادیه دچار گستتهایی عمده شود. بنا به این گزارش، یک تصویر روشن تنها زمانی نمایان میشود که رهبران جدید مستقر شوند و سیاستهای پیشنهادی خود را در پرتو واقعیتهای جدید جهان عملیاتی کنند. در صورتی که دموکراتها دوباره انتخاب شوند، ممکن است در دور دوم ریاست جمهوری خود در رسیدن به توافق با رئیسجمهور جدید ایران حرکت کنند. از سوی دیگر، اگر ترامپ دوباره به کاخ سفید بازگردد، نمیتوان پیشبینی چندانی از اتفاقها پس از آن داشت. به طور کلی اما به نظر میرسد که ایجاد ارتباطهای فراگیر جهانی، مانند نمونه بریکس، میتواند همچو سدی در برابر تحریمهای جانفرسای غرب عمل کند. این خود نشان از آن دارد که محدودیتها میتواند به ایجاد فرصتهای جدید ختم شده، فرصتهایی که البته بهرهبرداری درست از آنها بستگی به عزم راسخ و سیاستگذاریهای درخور و مناسب دارد.