به گزارش مسیر انرژی، نتیجه یک مطالعه انجام شده توسط کارشناسان شرکت ملی نفت نشان میدهد که از هر ۱۰۰بشکه نفت خام موجود در چاههای نفت، حدود ۲۳بشکه قابل برداشت است و ۷۷بشکه در مخزن میماند، رقمی که به راحتی میتواند هم درآمدهای کشور را افزایش دهند و هم بحران ناترازی گاز را حل کند.
آنطور که برخی مقامات وزارت نفت اعلام کردهاند، ضریب بازیافت چاههای نفت ایران حدود ۴/۲۳درصد است این در حالی است که میانگین جهانی ۳۵درصد گزارش شده است.این فاصله ۱۰درصدی با میانگین جهانی به این معناست که ضریب بازیافت یعنی درصدی از نفت یک مخزن نفتی که بهصورت طبیعی قابل
استخراج است.
براساس اطلاعات موجود، اگرچه میانگین ضریب بازیافت نفت خام میدانهای ایران حدود ۴/۲۳درصد است اما شرایط بعضی از میدانها نیازمند سرمایهگذاری جدیتر است. از جمله در میدانهای نفتی غرب کارون که ضریب بازیافت زیر ۱۰درصد است. البته ویژگیهای سنگ و سیال و رفتار مخزن در میزان ضریب بازیافت و روش ازدیاد آن مؤثر است اما به گفته کارشناسان منطقی نیست که بیش از ۹۰درصد از نفت این میدانها برای همیشه زیرزمین بماند.
از آنجا که منابع کشف شده میادین نفت و گاز با گذشت زمان که تخلیه میشوند و سطح تولید آنها به شدت کاهش مییابد با گذشت زمان برداشت اولیه از میادین با چالشهای جدی روبه رو میشود. از طرفی با افزایش تقاضای روزافزون نفت خام در دنیا، اهمیت نگهداشت تولید و حضور موثر در بازارهای جهان، ضرورت خود را بیش از پیش نمایان میسازد.
توقف سرمایهگذاری در بخش ضریب بازیافت، میزان ذخایر قابل استخراج آنها را نیز کاهش میدهد، از این رو افزایش ضریب بازیافت نفت خام در صنعت نفت ایران یک الزام است و هر صدم درصد افزایش آن اهمیت ویژهای دارد زیرا به ثروت کشور و حجم نفت قابل برداشت از مخازن کمک میکند.
جامانده در برنامهها
نتایج پژوهشهای انجام شده درباره ضرایب بازیافت میادین نفتی نشان میدهد که بسیاری از چاههای بزرگ نفتی کشور در نیمه دوم عمر تولیدی خود قرار دارند و تولید طبیعی از آنها در حال کاهش است. به همین منظور بیشتر کشورهای نفتخیز برای احیای چاههای نفت با استفاده از روشهایی مثل تزریق گاز و حتی آب به چاهها اقدام به بازیافت آنها میکنند تا سطح تولید در چاهها حفظ شود یا حتی در مواردی افزایش مییابد. این روشها که به روشهای تخلیه ثانویه و ثالثیه معروف هستند، عمدتا نیاز به بهکارگیری فناوریهای برداشت ثانویه و ثالثیه به منظور بهرهبرداری بیشتر از منابع هیدروکربوری دارند.
طرح افزایش ضریب بازیافت نفت از سال ۲۰۱۰ در میادین نفت و گاز جهان به شدت مورد توجه قرار گرفته است.گزارشها نشان میدهد که مثلا عربستان در میدان الغوار، در مدت ۴۰سال با تزریق ۶میلیون بشکه آب به ۵۴درصد ارتقا داده است یا عمان علاوه بر اجرای روشهای ثانویه، بسیاری از روشهای برداشت ثالثیه را نیز به طور صنعتی به اجرا درآورده که منجر به افزایش تولید نفت در این کشور شده است. محسن خجسته مهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت در اوایل کار دولت سیزدهم وعده داده بود که با طرح افزایش ضریب بازیافت ظرفیت تولید نفت کشور تا سال ۱۴۰۶ به ۶/۴میلیون بشکه در روز خواهد رسید که ۴۵۰هزار بشکه حاصل از ازدیاد برداشت خواهد بود.
به دنبال این وعده، وزارت نفت فراخوانی از شرکت دانشبنیان داشت و قرار بود بخشی از چاههای تعطیل یا نیمهتعطیل را به این شرکتها بسپارند تا نسبت به بازیابی و افزایش ضریب بازیافت این چاهها اقدام کنند.
آنطور که خجستهمهر اعلام کرده بود برای احیای چاههای ۷۵۰حلقه چاه کمبازده از ۳۰شرکت دانشبنیان با سرمایهگذاری ۵۰۰میلیون دلاری قرارداد بسته شد و قرار بود با اتمام آنها ۸۳میلیون بشکه تجمعی به تولید نفت کشور اضافه شود. با این حال، با گذشت دو سال از این طرح، گزارشها نشان میدهد عملکرد دانشبنیانها برخلاف وعده بزرگی که مقامات وزارت نفت دولت سیزدهم ارائه کرده بودند، موفقیتآمیز نبوده است.
سیدمهدی حسینی، معاون اسبق شرکت ملی نفت در این رابطه میگوید: ذخیره نفت شناخته شده ایران چیزی حدود ۶۰۰میلیارد بشکه تخمین زده میشود که ۲۵درصد آن قابل برداشت است. به عبارت دیگر ۱۵۰میلیارد بشکه از ذخایر نفت کشور قابل برداشت و ۴۵۰میلیارد بشکه دیگر هم زیر زمین باقی میماند. اگر تنها یک درصد افزایش ضریب بازیافت معادل ۶میلیارد بشکه نفت میشود که با احتساب هر بشکه ۱۰۰دلار میتوان ادعا کرد یکدرصد بهبود در این حوزه میتواند ۶۰۰میلیارد دلار و ۱۰ درصد رشد ۶تریلیون دلار برای کشور ثروت ایجاد کند. این اعداد به خوبی نشان میدهد که باید به مساله ضریب بازیافت به عنوان یک اولویت اساسی و یک راهبرد ملی توجه شود. البته برای حفظ ضریب بازیافت در مقدار فعلی کارهایی از قبیل تزریق گاز یا آب به میادین صورت میگیرد اما اقداماتی که در حال انجام است، کم بوده و به تنهایی نمیتواند کافی باشد.
او تاکید میکند که تولید در میدانهایی همچون اهواز، مارون، گچساران و آغاجاری طی سالهای گذشته شروع به افت کرده و بازدهی آنها مدام در حال کمتر شدن است. اگر رسیدگی به این میدانها به درستی صورت نگیرد، به اصطلاح میگوییم که میدان تخلیه شده است. البته باید توجه داشت که این تخلیه در درازمدت اتفاق میافتد، کاری که ما باید انجام دهیم این است که جلو تخلیه سریع این میادین را بگیریم و ضریب بازیافت میادین را افزایش دهیم.
پای لنگ تکنولوژی
مرتضی بهروزیفر، کارشناس انرژی درباره دلایل کندی در اجرای طرحهای بازیافت چاههای نفت و گاز به «جهانصنعت» میگوید: برای بازیافت چاههای نفت و گاز چه از روش تزریق گاز یا آب استفاده شود، در وهله اول نیاز به تکنولوژی داریم. بعضی مواقع با توجه به موقعیت جغرافیایی میدان نفتی و نوع چاه که عمودی یا افقی است- با وجود داشتن تجربه مهندسان نفتی- تجهیزات لازم را نداریم. تا تجهیزات نداشته باشیم نمیتوان انتظار داشت که کار جلو برود. او با اشاره به کندی برداشت از میادین گازی پارس جنوبی اظهار داشت: هرچقدر هم به لحاظ توان فنی پیشرفته باشیم تا تجهیزات لازم را در اختیار نداشته باشیم، نمیتوانیم جلوی مهاجرت گاز را بگیریم.
بهروزیفر در پاسخ به این سوال که آیا تزریق گاز در شرایط ناترازی به چاههای کم بازده صرفه اقتصادی دارد یا نه، تصریح کرد: حتما صرفه اقتصادی دارد، اما باید توجه داشت که به دلیل ناترازی و کمبود گازی که داریم نتوانستهایم این میادین را از طریق تزریق گاز احیا کنیم. این کارشناس انرژی با تاکید بر اینکه تنها راه احیای چاههای کمبازده استفاده از تکنولوژیهای روز دنیاست، گفت: هرکسی بگوید راه دیگری برای این کار وجود دارد، عملا واقعیت را به مردم نگفته است. او با بیان اینکه این تکنولوژی را حتی شرکتهای چینی و روسیهای هم ندارند، گفت: این تکنولوژی در اختیار اروپاییها و آمریکاییهاست و تا زمانی که در تحریم قرار داریم، امکان دستیابی به این تکنولوژیها برای ما مهیا نیست.