اما همزمان با توسعه پالایشگاههای گازی دو فازی (با ظرفیت تولید ۵۰میلیون مترمکعب در روز)، توسعه صنعت پتروشیمی نیز بر مبنای خوراکی که از این پالایشگاهها قابل بهکارگیری بود در منطقه عسلویه آغاز شد، بهعبارتی از یکسو با افزایش ظرفیت تولید گاز طبیعی و از سوی دیگر به دلیل نبود زیرساختهای صادراتی این محصول، فرآیند توسعه در سه بخش سرعت گرفت: «توسعه صنایع پتروشیمی گازمحور بر مبنای گاز طبیعی و اتان حاصل از پالایشگاههای پارسجنوبی در منطقه عسلویه»، «توسعه طرحهای پتروشیمی در سایر مناطق با دریافت خوراک از مسیر خطوط سراسری انتقال گاز (IGAT) » و «توسعه فراگیر شبکه گاز خانگی و تجاری در اقصینقاط کشور.» این نکته را نیز باید یادآور شد که احداث ۲۱ طرح پتروشیمی در ۲۰سال گذشته و همچنین ۲۰ طرح پتروشیمی که در حالحاضر در منطقه عسلویه بهعنوان بزرگترین هاب پتروشیمی کشور در دست احداث است، از دستاوردهای مهم توسعه میدان گاز پارسجنوبی بهشمار میرود.
چرا طرحهای گازمحور شکننده شد؟
توسعه منطقه پارسجنوبی با تبعیت از چهار الگو در دستور کار قرار گرفت. توسعه طرحهای متانول و اوره با نگاه صادراتی یکی از مهمترین الگوها بود، پس از آن اتان تولیدی جهت توسعه طرحهای اولفین در منطقه و همینطور تولید اتیلن و توزیع آن در نوار غربی کشور از عسلویه تا میاندوآب برای تولید انواع پلیاتیلنها با احداث خط ۱۷۰۰کیلومتری اتیلن غرب در دستورکار قرار گرفت. الگوی بعدی در بخش پروپان تعریف شد که عمدتا به مصرف سوخت و صادرات و اخیرا تمرکز بر توسعه طرحهای تولید پروپیلن یا PDHگرایش داشت و در نهایت در حوزه میعانات گازی که عمدتا بر صادرات و توسعه طرح آروماتیک نوری و در سالهای اخیر انتقال به پالایشگاه ستاره خلیجفارس جهت افزایش تولید بنزین متمرکز شد. اما با وجود الگوهای تعریفشده برای توسعه یکی از مهمترین منابع گازی کشور، در ادامه برخی چالشها نمود یافت.
یکی از مهمترین چالشها این است که توسعه صنعت پتروشیمی ما از مسیر گاز طبیعی، تنها معطوف بر تولید متانول و اوره بوده و بهرغم صدور مجوزهای متعدد برای تولید محصولات الفینی از گاز طبیعی (طرحهای GTP,GTO و. . .)، به دلیل نیاز به حجم سرمایهگذاری بالا و نبود دانش فنی، توسعه اینگونه طرحها محقق نشد؛ این در حالی است که اگر سیاستگذاران در سالیان گذشته با دوراندیشی و نگاهی عمیقتر، فرآیند توسعه صنعت پتروشیمی را با تمرکز بر ایجاد زنجیره ارزش از مسیر خوراکهای در دسترس در دستورکار قرار میدادند، امروز شاهد شکنندگی و عدمپایداری طرحهای گازمحور و همینطور اختلال در تامین گاز خانگی و تجاری ناشی از آن نبودیم.
ناترازی در مصرف و تولید گاز
آمارها نشان میدهد ظرفیت مصرف گاز طبیعی در صنعت پتروشیمی بهعنوان خوراک و سوخت در حالحاضر ۶۰میلیون مترمکعب در روز است که این میزان تا افق ۱۴۰۶ به جهت تکمیل طرحهای در دست احداث، به حدود ۱۷۰میلیون مترمکعب در روز افزایش خواهد یافت. از طرفی در فصول سرد سالدر شبکه خانگی و تجاری، رکوردهای مصرف بیش از ۶۰۰میلیون مترمکعب ثبت شدهاست؛ این در حالی است که صنعت پتروشیمی کشور با مصرف همین ظرفیت فعلی یعنی ۷۰میلیون مترمکعبی گاز طبیعی از کل سبد تولید حدودی ۸۰۰میلیون مترمکعبی گاز طبیعی در روز، در فصل زمستان، با چالش قطع گاز مواجه خواهد شد و عدمالنفع بالغ بر یکمیلیارد دلار را در سال۱۴۰۱ تجربه کردهاست. این روند قطعا در سالهای آتی تشدید خواهد شد. اما در سمت تولید اتفاقی که رخداده این است که از یکسو طرحهای فشارافزایی در میدان پارسجنوبی، ناشی از شرایط تحریمی، محققنشده و از سوی دیگر توسعه سایر میادین گازی مشترک و مستقل در صنعت نفت کشور نیز به دلیل عدمسرمایهگذاری خارجی بهوقوع نپیوستهاست. نتیجه اینکه سبد مصرف گاز طبیعی با شیب مشخص چه در بخش گاز خانگی و تجاری و چه در صنعت پتروشیمی رو به افزایش است اما سبد تولید نهتنها فاقد برنامهریزی جدی برای توسعه است بلکه با افت قابلتامل در مخزن پارسجنوبی مواجه است که این چالش در سالهای آتی محسوستر خواهد بود؛ این در حالی است که اگر مجوزهای صادرشده برای توسعه طرحهای پتروشیمی در سالهای اخیر و همینطور سهمیههای تخصیصی به مناطقی نظیر جزیره قشم، انرژیبر پارسیان و منطقه مکران نیز به هر دلیلی فعال شوند، سبد مصرف گستردهتر و اوضاع به شکل ناباورانهای غیرقابلتحمل خواهد شد. به نظر میرسد توجه به راهبردهای اساسی این حوزه از الزامات است تا بتواند به حل چالشهای موجود کمک کند.
بهزاد محمدی