به گزارش مسیر انرژی، تجارت گاز و صادرات آن پیوند تنگاتنگی با صنعت نفت دارد. به سادهترین بیان، نمیتوان صادرات را بدون افزایش استخراج بالا برد. تا استخراج افزایش پیدا نکند گازی در کار نیست که صادر شود، و استخراج را نیز بدون افزایش صادرات نمیتوان افزود. گاز را نمیتوان استخراج کرد و وقتی بازار کافی نداشت در جایی انبار کرد.
به همین دلیل است که صادرات گاز نیاز به مذاکرات مدام و مستمر دارد. مذاکراتی برای تثبیت شرکا و مشتریان کنونی، مذاکراتی برای تنظیم قیمت و بازار، مذاکراتی برای جلوگیری از ربایش مشتریان توسط رقیبان و مذاکراتی برای جلوگیری از تهدید مشتریان توسط تحریمکنندگان، که همه اینها یک قسمت از دو قسمت اصلی مذاکرات است.
قسمت دوم نیز مذاکره برای گسترش عرصه صادرات و یافتن شرکای تجاری و مشتریان جدید است. یافتن و راضی کردن شرکای تجاری جدید برای معاملات گازی به نحوی که هر دو طرف سود کافی از این معامله ببرند و به روند معاملاتی پایداری دست پیدا کنند.
شرکای تجاری پشت در و مشتریان پشت پنجره
به دلایل پیش گفته در سال گذشته مذاکرات تجاری مهم و فشردهای در دو بخش در حال انجام بوده است. مذاکره با کشورهای همجوار و نزدیک، و مذاکره با شرکای بالقوهی دوردست.
از کشورهای همجوار و نزدیک برای تجارت گاز سه هدف اصلی کشورهای پاکستان، روسیه، و عمان بودهاند.
اما در گروه دوم، یعنی شرکای بالقوهی دوردست، مهمترین طرفهای مذاکره کشورهای اروپایی بودند که به دلایل مختلف از جمله تعهد بالای ایران، نیاز مبرم آن کشورها به حاملهای انرژی و پارامترهایدیگر علاقهی جدی به معامله با ایران دارند.
اما در کنار این علاقه عوامل بازدارنده مثل ترس از طرف آمریکایی در تحریمها و واسطه بودن ترکیه در مسیر انتقال گاز باعث شده همچنان در غلبه بر تردیدهای خود موفق نباشند.
به هر حال، با توجه به توسعهی عاجل و قابل اعتنای بازار نزدیک صادرات گاز ما در سالهای آتی، طرفی کع باید برای فراهم کردن انگیزه در ورود به این معامله تلاش بیشتری کند و بر وسواسها و تردیدهای خود غالب شود طرف اروپایی است. ایران برای معاملهی منصفانه با کشورای اروپایی آمادگی کامل دارد، اما گمان میکند چنین معاملاتی به تلاش و آمادگی دوسویه نیاز دارد.
از سویی دیگر و در مقایسه با بازار نزدیک، صادرات گاز به اروپا برای ما نیز مستلزم شریک شدن در هزینههای بالاتر انتقال است که از جذابیت و سوددهی چنین معاملاتی میکاهد. به هر حال، هر طور که نگاه کنیم تجارت خصوصا در ابعاد بزرگ و در عرصهی بینالملل رفتاری است که از مسیر محاسبات سود و زیان میگذرد.
ایران به مثابه مرکز توزیع انرژی
در حوزه انرژی اصطلاحی انگلیسی وجود دارد به نام هاب، که به فارسی به قطب یا مرکز توزیع ترجمه میشود. یک هاب انرژی کشوری است که مرکز توزیع نوعی خاص از انرژی در منطقه، قاره، چند قاره، یا سراسر جهان است.
یک قطب انرژی اغلب خود تولیدکنندهی حاملهای انرژی نیز هست اما لزومی ندارد که تنها توزیعکنندهی تولیدات خود باشد. موقعیت هاب انرژی در یان کشورها مانند موقعیت ناشر-توزیعکننده بین کتابفروشیها است. یک ناشر-توزیعکننده تنها کتابهای خود را توزیع نمیکند، بلکه کتابهای گروه بزرگی از ناشران را یکجا بین کتابفروشیهای متقاضی توزیع میکند.
یک قطب انرژی به دلیل موقعیت خاص ژئوپلتیک، دسترسی به کشورهای تولیدکننده از یک سو و دسترسی به شاهراههای ارتباطات تجاری از سوی دیر بهترین موقعیت را برای توزیع نوع خاصی از انرژی دارا است.
به همین دلیل امسال در مذاکرات میان مسئولان نفتی ایران و روسیه طرف روسی پیشنهاد داد که ایران با توجه به امکانات بینظیر خود در زمینهی تولید گاز، دسترسی به دیگر تولیدکنندگان همجوار و نزدیک و نیز دسترسی به شاهراههای ارتباط تجاری نقش هاب گازی را به عهده بگیرد.
این امر پیش از پیشنهاد طرف روس در اسناد بالادستی و سیاستگذاریهای بلندمدت کشور مانند برنامهی هفتم و به خصوص بند ت اصلاحی مادهی ۴۴ آن نیز پیشبینی شده بود که با توجه به اعلام آمادگی طرف روس یک گام به تحقق نزدیکتر نیز شده است.
این امر به میزان تاثیرگذاری ایران در بازار انرژی و به طور خاص بازار گاز به طرز قابل ملاحظهای خواهد افزود و باعث گسترش نفوذ تجاری و سیاسی ایران در منطقه و جهان خواهد شد.
افزایش تولید، تضمین افزایش صادرات
چنان که در آغاز مطلب نیز ذکر شد، افزایش صادرات بدون افزایش متناسب ظرفیت تولید ممکن نیست و برای افزایش ظرفیت تولید و نیز افزایش تولید نهایی نیاز به سرمایهگذاری قابل توجه در حوزه استخراج و نیز استفاده از تجهیزات روز است.
کشور ایران میتواند ظرفیت تولید نفت و گاز خود را تا ۵۰ درصد افزایش دهد، اما این افزایش نیازمند ۱۶۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری است.
اگر این سرمایهگذاری امکان تحقق بیابد، ظرفیت تولید نفت به ۵.۷ میلیون بشکه در روز و ظرفیت تولید گاز نیز به ۱.۵ میلیارد متر مکعب در روز خواهد رسید.
در حال حاضر و در آغاز این روند سرمایهگذاری برای افزایش تولید بسته سرمایهای افزایش تولید گاز به ارزش ۳.۶ میلیارد دلار مربوط به اجرای طرحهای افزایش برداشت از ۱۳ میدان گازی در شرکت ملی نفت ایران مصوب شده است. با اجرای این طرحها در مجموع ۱۴۲ میلیون متر مکعب به ظرفیت روزانهی تولید گاز و ۱۰۰ هزار بشکه نیز به تولید روزانهی میعانات گازی افزوده میشود.
از سوی دیگر با توجه به اینکه در حوزه میادین گازی، حدود ۵۰ درصد از ذخایر گازی ایران متعلق به میدان مشترک پارس جنوبی است و هماکنون بیش از ۷۰ درصد از گاز تولیدی در کشور از این میدان استخراج میشود علاوه بر تولید گاز از فاز ۱۱ پارس جنوبی تمهیدات دیگری نیز در دست سرمایهگذاری است. اما این تمهیدات چه هستند؟
فشارافزایی، راه افزایش و تسهیل تولید
در هر میدان گازی میزان فشردگی ذخایر و فشار گاز انباشته است که میزان دسترسپذیری و قابلیت استخراج گاز را نشان میدهد. اگر فشار گاز کم باشد، استخراج کند و دشوار صورت میگیرد و حتی شاید در عمل صرفهی اقتصادی نداشته باشد.
چون ذخایر گازی معمولا در حفرههایی مجرد و مجزا از فضای بیرونی انباشته شدهاند، یک راه کاملا عملی برای ممکن و به صرفه کردن استخراج، افزایش فشار ذخایر گازی با تزریق مواد پرکننده به این حفرهها، کاستن حجم حفره و بالا بردن انباشتگی و فشار گاز است. به این روش که با تزریق موادی مانند آب دریا به حفرهها انجام میشود، اصطلاحا فشارافزایی گفته میشود.
در فاز ۱۱ حوزه گازی پارس جنوبی، برای بهبود استخراج این میدان گازی نیز اولین قرارداد مهندسی-لجستیک-ساخت (EPC) برای طراحی و مطالعات مهندسی پایه فشارافزایی این فاز امضا شده و با توجه به تایید شدن پیمانکار مشاورهی طراحی پایه ، کارگروهی برای فشارافزایی پارس جنوبی تشکیل شده است و اقدامهای مربوطه در خشکی و دریا همزمان صورت خواهد گرفت.
تمام آنچه گفته شد چشماندازی روشن از آیندهی صادرات گاز کشور پیش رو مینهد.
انتهای پیام